کد مطلب:50489 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

محیط خانه و خانواده











محیط خانه و خانواده نخستین محیط تربیتی است كه انسان را تحت تاثیر خود قرار می دهد و به ساماندهی شاكله ی تربیتی انسان می پردازد. این محیط به دلیل مناسبات و روابط عاطفی و الگو دهی و فرهنگ سازی در آن، پایدارترین تاثیرات عاطفی، روحی، اخلاقی و رفتاری را در ساختار تربیتی انسان فراهم می كند. فضای خانه و خانواده، مناسبات انسانی در آن، ساختار محبتی آن، اعتدال و عدم اعتدال در آن، فرهنگ خانوادگی، آرامش و عدم آرامش محیط خانه و خانواده، آسایش و عدم آسایش در آن، رفتارهای اعضای خانواده، نحوه ی مدیریت خانه، بهداشت خانواده، آموزشهای درون خانوادگی، دیدگاهها و رفتارهای تربیتی، باورها و اعتقادات... همه و همه بشدت فرد را تحت تاثیر قرار می دهد، بویژه آنكه دوران ارتباطهای خانوادگی طولانی است و بخصوص در سالهای اول زندگی فرد كه دامنه ی این تاثیرات بسیار گسترده تر و نفوذشان بسیار بیشتر است. بنابراین نقش خانه و خانواده در تربیت آدمی در جهات مختلف- به نحو اقتضا و نه علت تامه- نقشی اساسی است و هر چه ساختار آن از سلامت و اعتدال و محبت و آرامشی بیشتر و بنیانهایی محكمتر برخوردار باشد، شاكله ی تربیتی فرد نیز مطلوبتر خواهد بود. امیرمومنان علی (ع) در توصیفهای خود درباره ی رسول خدا (ص) به این امر نیز توجه داده و فرموده است:

[صفحه 159]

«حتی افضت كرامه الله سبحانه و تعالی الی محمد- صلی الله علیه و آله- فاخرجه من افضل المعادن منبتا و اعز الارومات مغرسا، من الشجره التی صدع منها انبیاءه و انتجب منها امناءه. عترته خیر العتر و اسرته خیر الاسر و شجرته خیر الشجر.»[1] .

تا آنكه تشریف بزرگواری از سوی خدای باری به محمد (ص) رسید و او را از بهترین خاندان و گرامی ترین دودمان بركشید. از درختی كه پیامبران خود را از آن جدا كرد و امینان خویش را برگزید و بیرون آورد. فرزندان او بهترین فرزندانند و خاندانش نیكوترین خاندان و دودمان او بهترین دودمان.

همچنین امیرمومنان (ع) فرموده است:

«ابتعثه بالنور المضی ء و البرهان الجلی و المنهاج البادی و الكتاب الهادی. اسرته خیر اسره و شجرته خیر شجره، اغصانها معتدله و ثمارها متهدله.»[2] .

او را برانگیخت با نور رخشا و برهان هویدا و راه پیدا و كتاب راهنما. خاندان او نیكوترین خاندان است و او بهترین درخت آن درختستان است. شاخه های آن راست و میوه های آن نزدیك و در دسترس همگان است.

با عنایت به اهمیت خانواده و نقش آن در شخصیت انسان، امیرمومنان علی (ع) در عهدنامه ی مالك اشتر به وی سفارش كرده است كه به شخصیت خانوادگی فرماندهان و مدیران ارشد خود نیز توجه نماید، چنانكه فرموده است:

«ثم الصق بذوی المروءات و الاحساب و اهل البیوتات الصالحه و السوابق الحسنه. »[3] .

پس، از آنان كسانی را بگمار كه صاحب مروتند و گوهری نیك دارند و از خاندانی پارسایند و از سابقتی نیكو برخوردار.

پیوندهای عاطفی خانوادگی و مناسبات انسانی در خانه، خود بهترین زمینه ی رشد و تعالی آدمی است و هیچ كس از چنین پیوندها و مناسباتی بی نیاز نیست. به بیان امیرمومنان (ع):

[صفحه 160]

«ایها الناس، انه لا یستغنی الرجل- و ان كان ذا مال- عن عترته و دفاعهم عنه بایدیهم و السنتهم و هم اعظم الناس حیطه من ورائه و المهم لشعثه و اعطفهم علیه عند نازله اذا نزلت به.[4] .

مردم! انسان، اگر چه مالدار باشد، از كسان خویش بی نیاز نیست تا با دست و زبان از او دفاع كنند، چه كسان وی از همه بد و نزدیكترند و جانب او را بهتر فراهم آورند و به هنگام رسیدن بلا از دیگران مهربانترند.

هر انسانی به فطرت خود نیازمند روابط عاطفی و پیوندهای انسانی خانوادگی است و با توجه به چنین نیازی است كه بهترین صورت تربیت یتیمان در كانونهای خانوادگی است. امیرمومنان (ع) پس از ضربت خوردن به دست پسر ملجم- كه نفرین خدا بر او باد- در وصیت خود به حسن و حسین علیهماالسلام به این امر نیز توجه داده و فرموده است:

«و الله الله فی الایتام، فلا تغبوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتكم.»[5] .

خدا را! خدا را! درباره ی یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید، و نزد خود ضایعشان مگذارید.

امام علی (ع) به رسیدگی كامل درباره ی یتیمان سفارش كرده است و در منظر آن حضرت، این امر از بالاترین نیكیهاست، چنانكه فرموده است:

«من افضل البر بر الایتام.»[6] .

از برترین نیكوییها، نیكویی كردن به یتیمان است.

امر كفالت و سرپرستی یتیمان در كانونهای خانوادگی، امری مهم و اساسی در تربیت است و با توجه به این اهمیت است كه اهتمام كنندگان به این امر از والاترین مردمان به شمار آمده اند، چنانكه در سخنان امیرمومنان (ع) وارد شده است:

«كافل الیتیم و المسكین عند الله من المكرمین.»[7] .

سرپرست یتیم و مسكین نزد خدا از گرامی داشته شدگان است.

«كافل الیتیم اثیر عند الله.»[8] .

سرپرست یتیم برگزیده و از دوستان خاص خداست.

[صفحه 161]


صفحه 159، 160، 161.








    1. همان، خطبه ی 94.
    2. همان، خطبه ی 161.
    3. همان، نامه ی 53.
    4. همان، خطبه ی 23.
    5. همان، نامه ی 47.
    6. شرح غررالحكم، ج 6، ص 44.
    7. همان، ج 4، ص 633.
    8. همان، ص 634.